کافه شلوغ | ||
|
چه کار باید بکنم؟ تو داری می روی و من... خنده ام می گیرد. من ماندم و در به دری هایم. سرگردانم، دنبال چیزی می گردم، تکه کاغذی، شعری، حتی عکسی که شاید... که شاید دلیلی برای نرفتنت باشم. اما چیزی دست مرا نمی گیرد. من ماندم و اشک هایی که با هم ندایی ناله هایم، باز هم نمی توانند مانع تنهایی ام شوند. می دانم... که از این پس باید حسرت این لحظه هارا بخورم. همان روز هایی که باید با عکسی سر کنم که تو امروز به آن نگاه هم نکردی، چاره ای ندارم. یا سر می کنم یا...
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |